روزهای سختی که برماگذشت
سلام پسرعزيزم ببخش که این مطلب رو اینقدر با تاخیر مینویسم ،مشکل ازسایت بلاگفا بود اول اونجا برای عزیزدلم وبلاگ ساختم که سرور مرکزی سایت وبلاگ با مشکل جدی مواجه شد و بعضی اطلاعات سرور از دست رفت که متاسفانه وبلاگ ما هم از دست رفت و اومدم تو سایت نینی وبلاگ،برای نفسم وبلاگ جدیدی ساختم. بیست وسوم اردیبهشت اولين سالگرد بابايي بود از ساعت 4 صبح بیست وسوم تو مریض شدی،صبح زود دوبار هر چی غذا و شیرخورده بودی بالا اوردی ما فکرکردیم دلت درد میکنه ولی دل درد نبود شروع یک عفونت ویروسی بود همش گریه میکردی و بیقراری. ظهر مادر بزرگ (مادربابایی) کارت سالگرد برامون آورد و چند دقیقه ای تو رو د...
نویسنده :
مامان
10:32