حسین عزیزمحسین عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 22 روز سن داره

حسینم معجزه مقدس الهی وهدیه ناب پروردگار

سلام برپسرعزیزم

1394/7/14 8:34
نویسنده : مامان
454 بازدید
اشتراک گذاری

محبتسلام پسرعزیز و قشنگم

حسین عزیزم،نفس مامان، یه مدتی گرفتار بودم نتونستم برات مطلبی بنویسم خاله مهلا،پرستارنفسم یه مدتیه مریضه،یه مدتی دست و پاهاش و کمرش درد میکرد نمیتونست عزیز دلم رو بغل کنه،حتی نمیتونست خوب به پسر قشنگم رسیدگی کنه رفت دکتر و آزمایش،خدا رو شکر دست و پاهاش بهتر شد و مشکل خاصی نداشت حالا چند روزیه چشماش خیلی درد میکنه،سرش درد میکنه و بیشتر میخوابه و خیلی نمیتونه از عزیز دلم مراقبت کنه،خدا حفظ کنه مامان بزرگی عزیز رو که این مدت خیلی به عزیز دلم میرسه،ولی مامان بزرگی هم دیگه قوتش نمیرسه که پسر قشنگم رو بغل کنه و نمیتونه سرگرمت کنه و دنبالت بدوه و لقمه لقمه بهت غذا بده،خدا رو شکر غذا رو خاله بهت میده ولی بغل کردن و بازی کردن و گردش رفتن تعطیل شده. خدا کنه زودتر خوب بشه و مثل سابق بتونه به پسر عزیزم کامل رسیدگی کنه.

نمیدونم چکار کنم خیلی ناراحت وکلافه ام ،پرستار دیگری هم نتونستم برای جگرگوشه ام پیدا کنم،خیلی فکرم مشغوله،خیلی ناراحتم و از اینکه کاری از دستم برنمیاد خیلی اعصابم خرده.

پسر قشنگ و دردانه ام دلم میخواد بهترین و عالیترین شرایط رفاهی و روحی رو برات فراهم کنم،دلم میخواد در آسایش و آرمش کامل رشد کنی و بزرگ شوی وهیچ کمبود وکم وکسری نداشته باشی.

از اینکه هر روز باید پاره جگرم،نفسم،عمرم وتمام هستیم رو بذارم وبیام سرکار خیلی ناراحتم ولی چاره ای نیست باید کارکنم تا بتوانیم زندگی کنیم.

پسر قشنگ و عزیزم تو این مدت یه مسائل دیگری هم برامون پیش اومده که اینجا نمیتونم برات بنویسم فقط برات بگم که این مسائل باعث ناراحتی ونگرانی و مشغولیت فکری مامان ومامان بزرگی عزیز شده، انشاالله که این نگرانی ها بی مورد باشه و خداوند خوب و مهربون که تا این لحظه نظر لطف و عنایتش شامل حال ما بوده و کمکون کرده و تنهامون نگذاشته، در مورد این مسائل هم کمکون میکنه و هیچ مشکلی برامون پیش نمیاد. 

ازخداوند بزرگ میخواهم که آسایش و آرامشی رو که بهمون عنایت کرده همیشه برامون حفظ کنه.آمین

راستی الان دو روزه که پستونک بهت نمیدیم و میخواهیم از پستونک گرفته بشی  روزها خیلی بیقراری نمیکنی ولی شبها خیلی بهانه پستونک میگیری و گریه میکنی باید بغلت کنم بگردونمت تا خواب بری ، انشاالله که این پروسه رو با موفقیت به انجام برسونیم و از پستونک گرفته بشی آخه الان 18 ماهه شدی و تا پایان مهر ماه که 18 ماهت کامل میشه باید پستونک رو کنار گذاشته باشی.

پسرم ، قشنگم ، عزیز دردونه ام ، هدیه ناب خدای بخشنده و مهربان ، با ذره ذره وجودم تا بینهایت دوستت دارم ، عاشقتم ، دیوانه وار می پرستمت ، باداشتن تو عشقم به خدای خوب و مهربان هزار هزار برابر شده ، تو را بعد از خدای مهربان که خالق وجود زیبای تو و خالق تمام هستی ست پرستش می کنم و دوستت دارم.

خدایا ، بارپروردگارا ، هدیه ناب و قشنگی را که به این بنده حقیر و گنهکارت عنایت کرده ای و نهایت لطف و کرامت توست به من ببخش ، حافظ و نگهدارش باش و عمری طولانی توام با عزت وسلامتی روزی و نصیبش کن.آمین یا رب العالمین

حسین قشنگم اینجا چند تا از عکس های قشنگت رو برات میذارم که 17 ماهگی نفسم کامل شده وچند روزه که وارد 18 ماهگی شده.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه روز عصر جمعه که مامان بزرگ (مامان بابایی) و عمه ها اومدن اونجا، این عکسهای قشنگ رو گرفتیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عزیز مامان بغل عمه شکیلا و عمه فاطمه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (3)

مامان راحیل و بابا مهدی
20 مهر 94 0:02
سلام پسره نازو شجاع ان شاالله که همیشه زیر سایه آقا امام رضا سلامت باشیو در تموم مراحل زندگیت آقا پشت و پناهت باشه و موفق و سربلند باشی عزیزم
مامان
پاسخ
سلام خانمی خیلی ممنونم،خدای خوب ومهربون حافظ ونگهدار محیاجون عزیز و نازنین باشه وبهترین وقشنگترین نعمات زندگی رو نصیبش کنه،اگه شیراز هستین وبه زیارت شاه چراغ رفتین حتما برای من وحسینم هم دعاکنید.
adibh
25 مهر 94 20:04
وای چه پسر بامزه ای قربونش برم
مامان
پاسخ
خیلی ممنون عزیزم
مامان فدیا
17 آبان 94 10:13
اقا پسری خودش زود زود میفهمه که دیگه اقا شده و بزرگ شده و پستونک نیاز نداره و خوش بحالت حسین اقا که حیاط به این قشنگی دارید و میتونی یه عالمه خوش بگذرونی
مامان
پاسخ
خیلی ممنونم ، خدارو شکر میکنم که حسینم از پستونک گرفته شد ، سین حیاط رو خیلی دوست داره و همیشه میاد پشت در پذیرایی و میگه "د د"